1-اگر چه حقیقیت مطلق یکی بیش نیست،ولی به دلیل محدودیت معرفتی انسان،هیچ کس نخواهد توانست تصویر کاملی از آن ارایه دهد،به گونه ای که با حقیقت مطلق مطابقت کامل داشته باشد.در نتیجه فهم وبرداشتهای پیروان ادیان مختلف از حقیقت مطلق به طور نسبی قابل قبول است.وهیچ یک را نمیتوان تصویری تمام عیار از حقیقت غایی والوهی دانست.
نقد:این مطلب دلیل برآن نیست که هیچ گونه تصویری از حقیقیت مطلق با آن مطابقت کامل نداشته باشد،زیرا مقصود از مطابقت در ادراک ومعرفت،مطابقت وجودی نیست،بلکه مطابقت تصویر ذهنی با واقعیت معلوم از جنبه حکایتگری است.یعنی ادراک ذهنی به گونه ای باشد که تصویر گویا ودرستی از ویژگیهای معلوم ارایه دهد،به گونه ای که آن تصویر همه اوصاف معلوم را حکایت کند.و بر جز او منطبق نگردد.ارایه چنین تصویری ذهنی از حقیقت مطلق وغیر متناهی برای انسان امکانپذیر است وراه آن این است که از دو گونه تصویر وادراک اثباتی وسلبی بهره گیرد.یعنی همه کمالات وجودی را برای او اثبات کند وهمه نواقص وجودی را از او سلب کند.
2- انحصارگرایی دینی که نجات ورستگاری بشر را به پیروان دین حق اختصاص میدهد با لطف ورحمت وهدایت بیکران خداوند سازگاری ندارد.
نقد:لازمه عمومیت هدایت ورحمت الهی این نیست که همه افراد بشر،اهل هدایت وبهره مندی از رحمت ویژه الهی گردند زیرا فرض اینست که انسان موجودی انتخاب گر وتصمیم گیرنده است.