حقیقت شیطان
شیطان، ابلیس، اهریمن در ادیان ابراهیمی جایگاه مهمی را دارد. این شیطان در مقابل انسان و مطرود درگاه الهی است.
در ادیان، مذاهب وفرق غیر ابراهیمی (بخصوص جدید) ساتن (سیتن )، لوسیفر، وسوسه گر، و ... به معنای شیطان جایگاه مهمی را دارد.
در ادیان الهی؛ در یهودیت، شیطان دشمن خدا نیست بلکه خادم خداست که وظیفه دارد ایمان بشر را مورد آزمایش قرار دهد. به اعتقاد مسیحیان، شیطان میل به خدایی دارد و بر ضدّ خدا سر به طغیان نهاد و وظیفه فریب و گمراهی انسان را دارد.
شیطان در اسلام؛ خطا کار و دشمن انسان معرفی شده است. ابلیس یک جن بود (نه انسان و نه فرشته) که از حکم خدا نا فرمانی کرد و رجیم (مطرود) درگاه خداوند گردید و سبب گمراهی انس و جن میگردد.
پس از نظر قرآن و اسلام؛ شیطان از جنّ است (موجودی فرا حسّی )، که از روی اختیار با فرمان الهی مخالفت کرد و مورد لعنت و طرد خداوند قرار گرفت و دارای عمر طولانی است (یوم معلوم )؛ شیطان بر انسان تسلط ندارد امّا سبب گمراهی انسان میشود.
مطالعات نشان میدهد اعتقاد به شیطان (پیدایش شرور و حوادث طبیعی جنگ، طوفان، سیل و ...) حتی در قبایل اولیه بشر نیز وجود داشته است. و از همان زمان ستایش شیطان وتعظیم شیطان، وبرگزاری جشن برای رضایت شیطان (قربانی کردن فرزندان و ...) جهت دوری از خشم و قهر شیطان (حوادث طبیعی) امری مرسوم بود. حتی در متون یهودی شیطان مظهر عقل و دانش و آگاهی لقب گرفت (وحتی در برخی از متون اسلامی شیطان مظهر درخت آگاهی نام گرفت !)
آیین شیطان و شیطان پرستی در قرون وسطی از عهد عتیق (تورات) به دنیای عهد جدید (مسیحیت و انجیل) راه یافت. و حتی مراسم عشای ربانی سیاه در فرانسه بنا نهاده شد. و این گروهها با فعالیتهای زیر زمینی و سرّی فرماسونری را به وجود آورند. از این دوران یهودیان رهبری جریان فرماسونری و شیطان پرستی را به عهده گرفتند.